پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

ویژه مادرم

سلام.5 آبانهای مکرر می آیند و می روند .آسمان امروز باران شدیدی نازل میکند .از دیشب تا صبح هم آسمان مکرر ناله کرده.خوب است .خالی شدن آسمان را میگویم.مدتی بود نفسی خالی نکرده بود.اما تو پسرک 27 ماهه من برایت تولدی دیگر میگیریم.چه فرقی میکند تولد من باشد یا تو تولد تو باشد یا پدرت.مهم این است که تو بخندی.مهم این است که  وقتی پدرت مقابل قنادی سه کاج  بایستد  بگویی اینجا تولده منه.اینجا اسکاچه(بجای سه کاج )تازه داخل هم که بشوی بگویی من میگم کدوم.دستت را رو یکی از کیکها که ماشین دارد بگذاری و پدرت هم همان را بگیرد تازه شمع هم بخواهی، بگویی  من اونو میخوام .(ریسه تولد )از دم قنادی تا خانه مان راهی نیست مرتب می گویی میخوام کیک ما...
5 آبان 1392

احوالات 27 ماهگی( 2)

سلام .امیدوارم حال همگی خوب باشه.من زود اومدم چون یه سری از عکسای عید قربان جامونده بود اینجا منم با ساز بهار خانوم.دستت درست بهار خانوم میدونم بخاطر من آورده بودیش خونه مامان طاهره.راستی تنبورت چطوره؟ اینم من و بابام.قربونی امسال بابا علی .عاشق خرد کردن  و بسته بندی(تلفن رو دارید که ) بقیه عکسا تو ادامه مطلب و حالا من وقتی در مهد کودک هستم از این الاکلنگ ماهی خوشم میاد و حالا یه روزدیگه آماده رفتنم و حالا رفتن ما به پارک ملی خجیر اینجا هم با خانواده عمه پریسا داخل آب رفتیم(نه که 3 آبان ماه نبود) اینجا با پریناز داره 3 گوش میسازه یا 4 گوش (تعلیمات مادر گرامی )   و حالا بازم کارای زحمت...
3 آبان 1392
1